به فرزندان خود نشان دهید که آنها زندگی مستقلی از شما دارند: زمانهایی را برای اینکار به خودتان اختصاص دهید، والدینی که یک زندگی مجزا جز فرزند خود ندارند به فرزندانشان میآموزند که دنیا تنها در اطراف آنها میچرخد. مهم است که از همان ابتدا به کودک نشان دهید که پدر و مادر گاهی میل به مطالعه دارند و نمیتوانند بازی کنند.
شرایط را برای عبور از بازی به مسئولیت مهیا کنید: اگر چه فعالیتهای ساده فرزند نوپای شما، اکثرا پایههای مسئولیتپذیری می باشد. اما اینطور نیست که هرگاه کودک شروع راه رفتن را آغاز کند، شروع به انجام کار بکند. در زندگی ابتدایی کودک معمولا پذیرفتن مسئولیت با بازی توام میباشد، عامل مهمی که سبب مسئولیت میشود بازی است. والدین بعدا ناچار خواهند بود تا بین بازی کردن کودکان و کار آنها تعادلی ایجاد کنند با این وجود که فرآیندها و مهارتهایی در بازی کردن وجود دارد که به کودک آموخته میشود، ولی باید به مرور زمان کودکان را به فعالیتهایی به جز بازی کردن ملزم کنید.
به کودک خود تفاوت بین کلمه دشوار است و من نمی توانم را آموزش دهید: حالت دیگری از یادگیری قبول مسئولیت در قبال وظیفههای خود این است که فرزند شما بر قادر نبودن یا راحت نبودن انجام آن موضوع درک داشته باشد. کودک معمولا این دو را یکی میداند و در نهایت فکر میکند کاری را که از نظر او خوشایند نیست به این معنا است که توانایی انجام آن را ندارد پس از آنجا که می تواند آن کار دشوار را انجام دهد به فرد دیگری نیاز دارد که آن را انجام دهد و معمولا آن فرد مورد نظر پدر یا مادر میباشد.
مسئولیت اعضای خانواده را مشخص کنید: کودکان با افزایش سنشان زمانی مسئولیتهای خود را به درستی انجام میدهند، که از قبل در خانوادهشان هر یک از اعضای خانواده برای مسئولیت خاصی تحت شرایط عادلانه مشخص شده باشند، و مورد تایید اعضا واقع شده باشد. نه اینکه هر یک از اعضا یا پدر و مادر برای لحظهای برای هر فرد وظیفهای مشخص کنند.
نسرین سجادی، کارشناس ارشد روانشناسی کودک